اثرات کودک آزاری و بی توجهی به کودکان و نوجوانان

اثرات کودک آزاری و بی توجهی به کودکان و نوجوانان

کودک آزاری و بی توجهی به کودکان یکی از مشکلات اجتماعی است که سلامت عمومی را به خطر می اندازد. همچنین مسائل مربوط به حقوق کودکان در ایران، این مسئله را نیز شامل می شود. سوءاستفاده و بی توجهی می تواند عواقب نامطلوب بسیاری را برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد.

اثرات کودک آزاری

در این مقاله، اثرات احتمالی کودک آزاری و بی توجهی به کودکان را مرور خواهیم کرد و به بررسی این سوال می پردازیم که آیا گونه های مختلف بدرفتاری با عواقب نامطلوب در کودکی همراه است یا خیر.

انواع سوءاستفاده و بی توجهی

کودک آزاری و بی توجهی به هر گونه رفتار ناهنجار والدین، مراقبان، سایر بزرگسالان یا افراد مسن گفته می شود و خطر جدی وارد آمدن صدمات جسمی یا روحی به کودک یا نوجوان را به همراه دارد.  چنین رفتارهایی ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشند و می توانند شامل ترک فعل (به عنوان مثال، غفلت) و ارتکاب جرم (به عنوان مثال، سوءاستفاده) باشند. پنج زیرگروه اصلی کودک آزاری و بی توجهی، آزار جسمی، بدرفتاری عاطفی، غفلت، سوءاستفاده جنسی و مشاهده خشونت خانوادگی را شامل می شوند.

همه کودکانی که تجارب مشابهی از سوءاستفاده و بی توجهی دارند، به یک شکل تحت تاثیر شرایط قرار نمی گیرند. اثرات سوءاستفاده و بی توجهی برای برخی از کودکان و نوجوانان می تواند مزمن و تضعیف کننده باشد. این در حالی است که برخی دیگر کمتر تحت تاثیر شرایط نامطلوب قرار می گیرند. تجارب دیگر زندگی و شرایط خانوادگی، چه مثبت و چه منفی، بر آسیب پذیری و تاب آوری کودک در برابر بدرفتاری تاثیر می گذارند. تاب آوری کودک به توانایی او در حفظ قوام و سلامت روانشناسی و حتی رشد با وجود سختی‌ها و تجارب منفی زندگی اشاره دارد. وقتی کودکی که سوءاستفاده یا بی توجهی را تجربه کرده باشد، روابط مثبت کمتری با خویشاوندان و دوستان خود داشته باشد، بیشتر تحت تاثیر شرایط نامطلوب قرار می گیرد. عواملی که خطرات سوءاستفاده و بی توجهی را در کودکان افزایش می دهند

عبارت اند از: آسیب های اقتصادی – اجتماعی، انزوای اجتماعی، زندگی در محله های خطرناک، خانواده های پرجمعیت، والدین افسرده یا معتاد به الکل و مواد مخدر و معلولیت کودک. عواملی که در تاب آوری کودک نقش دارند شامل ویژگی های شخصیتی کودک (به عنوان مثال، عزت نفس و استقلال)، ویژگی های محیط خانواده (به عنوان مثال، کیفیت فرزندپروری) و جامعه (به عنوان مثال، روابط مطلوب با همسالان و محیط مدرسه) می باشند.

میزان تاثیرات سوءاستفاده و بی توجهی بر روی کودکان و نوجوانان به دفعات، تکرار و مدت بدرفتاری بستگی دارد.

بدرفتاری مزمن که به عنوان سوءاستفاده های رفتاری مکرر در طی طولانی مدت تعریف شده است، با عواقب مخربی همراه است.

تحقیقات حاکی از آن است که انواع مختلف بدرفتاری با یکدیگر ارتباط دارند، به این معنی که بخش عمده ای از کودکان و نوجوانانی که کودک آزاری یا بی توجهی را تجربه می کنند، در معرض بیش از یک نوع سوءاستفاده قرار می گیرند. اغلب، آزار و اذیت یا تعرض توسط همسالان در کنار بدرفتاری با کودکان اتفاق می اُفتد. تحقیقات نشان می دهد افرادی که گونه های مختلف بدرفتاری، آزار و اذیت یا تعرض را تجربه می کنند، بیشتر از افرادی که فقط با یک گونه از بدرفتاری سر و کار دارند دچار تروما می شوند.

اثرات کودک آزاری و بی توجهی به کودکان و نوجوانان

ترومای پیچیده مفهومی است که غالباً هنگام توضیح عواقب نامطلوب بدرفتاری مورد استفاده قرار می گیرد. ترومای پیچیده منعکس کننده علائم متعدد و متقابل، اختلالات، تجارب ناخوشایند متعدد و طیف گسترده ای از پیامدهای شناختی، عاطفی و رفتاریِ مرتبط با ترومای طولانی مدت است، به ویژه اگر در اوایل زندگی رخ دهد و شامل عنصری بین فردی باشد (به عنوان مثال، سوءاستفاده جنسی). ترومای پیچیده بر روی مغزِ در حال رشد تاثیر می گذارد و ممکن است در توانایی کودک جهت ادغام اطلاعات حسی، عاطفی و شناختی اختلال ایجاد کند. این مسئله به واکنش بیش از حد منجر می گردد و مشکلات طولانی مدت شناختی، رفتاری، جسمی و روانی را به همراه دارد.

عوامل دیگری که بر پیامدهای کودک آزاری و بی توجهی کودکان و نوجوانان تاثیر می گذارند عبارت اند از:

سن و مرحله ای از رشد که بدرفتاری در آن اتفاق افتاده است: برخی شواهد نشان می دهند هر چه کودک در زمان شروع بدرفتاری کوچکتر باشد، احتمال بروز مشکلات بعدی در زندگی بیشتر خواهد بود.

شدت بدرفتاری: هر چه شدت سوءاستفاده و بی توجهی بیشتر باشد، احتمال بروز پیامدهای منفی نیز بیشتر خواهد بود.

نوع سوءاستفاده یا نوع بی توجهی: هر نوع از سوءاستفاده پیامدهای منفی متفاوتی را به همراه دارد.

تصورات کودک یا نوجوان از سوءاستفاده: اگر قربانی خود را سرزنش کند و از خود شرمنده باشد، عواقب بدتری به دنبال خواهد داشت.

رابطه ای که کودک یا نوجوان با عامل جرم داشته یا دارد: به عنوان مثال، در سوءاستفاده جنسی از کودک، اگر عامل جرم پدر کودک یا فردی باشد که کودک به شدت با او رابطه عاطفی دارد، اثرات مخرب بیشتر خواهند شد.

تروما، استرس و مغزِ در حال رشد ناشی از کودک آزاری

به نظر می رسد ترومای ناشی از کودک آزاری و بی توجهی اثراتی جدی بر روی مغز در حال رشد می گذارد. مرکز تحقیقات رشد و تکامل کودکان در دانشگاه هاروارد مقاله های بسیاری پیرامون رشد مغز منتشر کرده است. در این مقالات به چندین پیام اصلی اشاره شده است:

مغزها با گذشت زمان و از طریق تعامل با محیط رشد پیدا می کنند.

مشخص شده است که استرس مزمن و سمی از جمله کودک آزاری، به ویژه در نبود روابط مداوم، حمایتی و تعاملی با قیم، تاثیر مخربی بر رشد مغز کودک می گذارد.

قرار گرفتن در معرض ترومای پیچیده و مزمن می تواند منجر به مشکلات روانی مداوم شود.

همچنین تعامل بین ژن ها و محیط در چگونگی رشد مغز، به ویژه در دوره رشد اولیه نقش دارد.

پیامدهای کودک آزاری و بی توجهی

از آنجایی که همه حوزه های رشد با یکدیگر در ارتباط هستند، کودک آزاری و بی توجهی می توانند بر تمام حوزه های رشدِ جسمی، روانی، عاطفی، رفتاری و اجتماعی تاثیر بگذارند. در ادامه این مقاله، درباره عواقب احتمالی کودک آزاری و بی توجهی بحث شده است. همه انواع بدرفتاری عواقب نامطلوبی را به همراه دارند. با این حال، بین هر نوع از بدرفتاری و پیامدهای منفی ارتباط خاصی وجود دارد.

مشکلات وابستگی و روابط بین فردی

بچه ها و کودکانی که در معرض سوءاستفاده و بی توجهی قرار دارند، مشکلاتی از جمله حس وابستگی متزلزل نسبت به قیم خود را تجربه و احساس ناامنی می کنند. الگوهای وابستگی کودک به قیم خود برای رشد عاطفی و اجتماعی اولیه کودک بسیار مهم است. برای کودکانی که وابستگی متزلزل را تجربه می کنند و احساس ناامنی می کنند، والدین یا قیم که باید حس ایمنی، حفاظت و آرامش را به کودک منتقل کنند، خطرناک و آسیب زا می شوند. بدون حفاظت و حمایت قیم، بچه ها و کودکان در شرایط سخت اعتماد خود نسبت به دیگران را از دست می دهند و مکرراً دچار اضطراب و عصبانیت می شوند.

وابستگی های متزلزل روند طبیعی رشد کودکان را تغییر می دهند. همین مسئله باعث می شود توانایی کودک در برقراری ارتباط و تعامل با دیگران به شدت تحت تاثیر منفی قرار بگیرد، بنابراین قادر نیستند در طول زندگی روابط سالمی داشته باشند. بررسی های انجام شده نشان می دهند بدرفتاری با کودک با روابط ناسالم با دیگر همسالان در کودکی و نوجوانی ارتباط دارد. علاوه بر این، وجود مشکلات در روابط با همسالان می تواند در روابط عاشقانه نیز اختلال ایجاد کند.

مشکلات یادگیری و رشد

بین بدرفتاری با کودک و مشکلات یادگیری و اُفت تحصیلی ارتباطاتی قوی وجود دارد. سوءاستفاده و بی توجهی در سال های اولیه زندگی می توانند بر توانایی رشد کودکان، به ویژه در زبان و گفتار تاثیر جدی بگذارند.

مطالعات دائماً نشان می دهند کودکان بدسرپرست نسبت به سایر کودکان در تحصیل کمتر پیشرفت می کنند. در یک فراتحلیل انجام شده توسط Veltman و Browne (2001)، 31 مورد از 34 مطالعه (91 درصد) نشان داد که سوءاستفاده و بی توجهی باعث اُفت تحصیلی شده و در 36 مورد از 42 مطالعه (86 درصد) باعث تاخیر در رشد زبان شده است. با این حال، نویسندگان این فراتحلیل اذعان کردند مطالعاتی که به بررسی ارتباط کودک آزاری و بی توجهی با مشکلات یادگیری می پردازند، دقیق نیستند، زیرا در اکثر مطالعات اطلاعاتی از وضعیت فکری کودکان قبل از بدرفتاری در دسترس نیست

اخیراً مطالعه ای که در درازمدت پیرامون کودکان بدسرپرست در ایالات متحده انجام شده نشان داد که بدرفتاری مزمن بر روی نمرات ریاضی و نوع بدرفتاری بر روی نمرات روان خوانی تاثیر منفی می گذارد. با این حال، هوش بالا و مهارت های زندگی روزمره (به عنوان مثال، توانایی لباس پوشیدن، توانایی انجام کارهای خانه) ضعف در ریاضی و روان خوانی را جبران می کنند.

مشکلات روحی و روانی به دلیل کودک آزاری

تحقیقات گسترده نشان می دهند بین بدرفتاری با کودک و طیف وسیعی از مشکلات سلامت روان، همراه با اختلال استرسی پس از آسیب روانی (PTSD) ارتباطی قوی وجود دارد. تحقیقات اخیر نشان می دهند تشخیص کودکان مبتلا به PTSD نمی تواند به طور کامل اثرات کودک آزاری و بی توجهی مزمن را نشان دهد، بنابراین همان طور که اشاره شد، اغلبِ محققان اصطلاح ترومای پیچیده را ترجیح می دهند. در کودکان بدسرپرست که علائم PTSD را تجربه می کنند، اغلب اختلالات دیگری مانند اختلال کم توجهی – بیش فعالی، اختلالات نافرمانی مقابله جویانه و اختلالات سلوک، سوء مصرف مواد، اضطراب، بدخلقی، روان پریشی و اختلالات سازگاری نیز دیده می شود.

اثرات کودک آزاری و بی توجهی به کودکان و نوجوانان

مشکلات سلامت روان مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی دائماً با کودک آزاری و بی توجهی، به ویژه برای نوجوانان در ارتباط هستند. در بررسی انجام شده در هفت مطالعه با مقیاس بزرگ، همه مطالعات نشان دادند که ارتباط زیادی بین بدرفتاری با کودک و افسردگی در دوران بلوغ وجود دارد. به عنوان مثال، نویسندگان با اشاره به مطالعه Browne و همکارانش که در درازمدت انجام شده، بیان کردند کودکان و نوجوانانی که سوءاستفاده و بی توجهی را تجربه کردند، سه برابر بیشتر از سایر کودکان دچار افسردگی هستند. به همین ترتیب، در مطالعه ای ویکتوریایی پیرامون ویژگی های کودکان آسیب دیده آمده است، 62 درصد از کودکان حداقل با یکی از مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنند.

کودک آزاری و بی وتوجهی ممکن است با اختلالات خوردن از جمله بی اشتهایی و پرخوری (بولیمیا) همراه باشند. سوءاستفاده جنسی به طور گسترده ای با اختلالات خوردن در کودکان و نوجوانان ارتباط دارد. با این حال، دیگر انواع بدرفتاری و یا اَشکال متعدد سوءاستفاده و بی توجهی، خطر اختلالات خوردن را افزایش می دهند.

خودکشی جوانان

تحقیقات نشان می دهند سوءاستفاده و بی توجهی به میزان قابل توجهی افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در جوانان را افزایش می دهند. یک بررسی انجام شده توسط Evans و همکارانش نشان داد که بین سوءاستفاده فیزیکی و جنسی و اقدام به خودکشی در دوران بلوغ ارتباطی قوی وجود دارد. به همین ترتیب، در بررسی دیگری که توسط Miller و همکارانش (2013) انجام شده، مشخص شد اگرچه همه انواع بدرفتاری با اقدام به خودکشی در نوجوانان ارتباط دارند، با این حال سوءاستفاده جنسی و عاطفی از کودکان حتی از سوءاستفاده فیزیکی یا بی توجهی خطرناک تر هستند. با حمایت از این موضوع، Brodsky و Stanley دریافتند که خطرات اقدام به خودکشی مکرر برای جوانانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتند، هشت برابر بیشتر است. نویسندگان اظهار داشتند که سوءاستفاده جنسی می تواند به طور ویژه ای با خودکشی در ارتباط باشد، زیرا احساس شرم و سرزنش در این نوع از سوءاستفاده بیشتر است.

مصرف الکل و سایر مواد مخدر

اثرات روانشناختی کودک آزاری و بی توجهی در نوجوانی و بزرگسالی ممکن است به سوءمصرف الکل و مواد مخدر منجر شود. شواهد نشان می دهند که همه انواع بدرفتاری های کودکان به طور قابل توجهی با مصرف زیاد مواد (تنباکو، الکل و داروهای غیرمجاز) ارتباط دارند. هنوز به طور کامل مشخص نیست که آیا نوع خاصی از بدرفتاری با مصرف مواد ارتباط دارد یا خیر.

با این حال به نظر می رسد سوءاستفاده فیزیکی و ترکیبی از بدرفتاری ها احتمال مصرف مواد را افزایش می دهند. در نظرسنجی که از دانشجویان کلاس های 6، 9 و 12 مدارس دولتی انجام گرفته، Harrison و همکارانش دریافتند دانش آموزانی که سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند، بیشتر به مصرف الکل، ماری جوانا و سایر مواد مخدر روی می آورند. مطالعه دیگری که در ایالات متحده انجام گرفته نشان داد 28 درصد از نوجوانانی که سوءاستفاده فیزیکی را تجربه کرده اند، در مقایسه با 14 درصد از سایر نوجوانان مواد مصرف می کنند. همچنین 36 درصد از نوجوانان با سابقه سوءاستفاده در مقایسه با 22 درصد از سایر نوجوانان الکل مصرف می کنند.

مشکلات رفتاری

محققان دریافته اند که کودک آزاری و بی توجهی با مشکلات رفتاری در دوران کودکی و نوجوانی همراه است. هر چه کودک در زمان شروع بدرفتاری کوچکتر باشد، احتمال بروز مشکلات رفتاری در نوجوانی نیز بیشتر است. محققان اغلب بدرفتاری را با رفتارهای درونی (گوشه گیری، غمگین بودن، انزوا و افسردگی) و رفتارهای بیرونی (پرخاشگری یا بیش فعالی) در دوران کودکی مرتبط دانسته اند. مطالعاتی که در درازمدت انجام شده نشان داده است، قرار گرفتن در معرض یک نوع بدرفتاری و همچنین گونه های مختلفی از بدرفتاری به تشدید رفتارهای درونی و بیرونی در کودکی و نوجوانی مربوط می شود.

یک مطالعه بزرگ و ملی در ایالات متحده نشان می دهد کودکانی که در چندین دوره از رشد (نوزادی، نوپایی، سال های پیش دبستانی و اوایل مدرسه) مورد بدرفتاری قرار گرفته اند، نسبت به کودکانی که فقط در یک دوره از رشد بدرفتاری را تجربه کرده اند، مشکلات رفتاری بیشتری را از خود بروز می دهند. کودکانی که در معرض بدرفتاری مزمن قرار گرفته اند، نسبت به کودکانی که گاهاً بدرفتاری را تجربه کرده اند، مشکلات رفتاری بیشتری را از خود نشان می دهند. البته این مسئله به طیف گسترده ای از متغیرهای خانوادگی از جمله اعتیاد قیم به الکل یا مواد مخدر، سطح تحصیلات پایین یا افسردگی بستگی دارد.

مشکلات جسمی ناشی از کودک آزاری

تحقیقات نشان می دهند اثراتی که کودک آزاری و بی توجهی بر روی سلامت جسم می گذارند، در بزرگسالی بروز پیدا می کنند. داده های مطالعه ای که پیرامون کودک آزاری و بی توجهی در درازمدت در ایالات متحده انجام شده، نشان دهنده ارتباطی قوی بین سوءاستفاده و بی توجهی و مشکلات سلامتی در کودکان و نوجوانان هستند. Flaherty et al و همکارانش (2006) دریافتند قرار گرفتن در معرض یک تجربه ناخوشایند کودکان 6 ساله را از نظر جسمی تا دو برابر تضعیف می کند. اگر کودکان در معرض بیش از یک تجربه ناخوشایند قرار گرفته باشند، این میزان به سه برابر افزایش پیدا می کند. در مطالعه دیگری که توسط Hussey، Chang و Kotch (2006) انجام شده است، مشخص شده انواع سوءاستفاده و بی توجهی با 8 مورد از 10 خطر تهدیدکننده سلامت نوجوانان همراه است.

سندرم کودک لرزان نوع متداولی از سوءاستفاده است که بر سلامت نوزادان تاثیر می گذارد. مشکلاتی که از سندرم کودک لرزان ناشی می شوند عبارت اند از آسیب مغزی، آسیب نخاعی، کاهش شنوایی، مشکلات گفتاری و حتی مرگ.

پرخاشگری، خشونت و فعالیت های مجرمانه

علاوه بر احساس درد و رنج، کودکانی که سوءاستفاده و بی توجهی را تجربه می کنند، در نوجوانی بیشتر رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز از خود نشان می دهند. تحقیقات حاکی از آن است سوءاستفاده فیزیکی و قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی ثابت ترین عوامل خشونت در جوانان هستند. در یک فراتحلیل انجام شده توسط Gilbert و همکارانش، ارتباطی قوی بین کودک آزاری و بی توجهی و رفتارهای مجرمانه مشخص شد. در مطالعه وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا پیش بینی شده است که کودکان بدسرپرست و بی سرپرست در دوران بلوغ 11 بار بیشتر به دلیل رفتارهای مجرمانه دستگیر می شوند.

بارداری در سنین نوجوانی

پیامدهای نامطلوب بارداری و فعالیت جنسی پرخطر در نوجوانان ممکن است با سوءاستفاده و بی توجهی ارتباط داشته باشد. تحقیقات مکرراً بارداری نوجوانان را با سوءاستفاده جنسی مرتبط دانسته است. فراتحلیل 21 مطالعه پیرامون سوءاستفاده جنسی کودکان نشان می دهد که این نوع از سوءاستفاده خطر بارداری در نوجوانان را (قبل از 20 سالگی) بیش از دو برابر افزایش می دهد. علاوه بر این، مطالعه انجام شده توسط Fergusson و همکارانش (1997) نشان می دهد بارداری در نوجوانی، بیماری های مقاربتی و فعالیت جنسی در زنان جوانی (18 سال) که سوءاستفاده جنسی را تجربه کرده اند، به میزان قابل توجهی بیشتر از از سایرین است. همچنین آن ها در برابر تجاوز جنسی آسیب پذیرتر هستند.

بی خانمانی

تحقیقات نشان می دهند کودکان و نوجوانانی که در معرض سوءاستفاده و بی توجهی قرار گرفتند، ممکن است با بی خانمانی یا بی ثباتی در مسکن مواجه شوند. به احتمال زیاد بی خانمانی در بزرگسالی بروز پیدا می کند، با این حال اداره آمار استرالیا (ABS) تخمین زده است که تقریباً 25,503 کودک در شب سرشماری سال 2011 بی خانمان بودند (29 درصد از جمعیت بی خانمان ها). انستیتوی بهداشت و رفاه استرالیا (AIHW) اعلام کرده است که 56,559 کودک بالای 15 سال در ماه دسامبر سال 2011 والدین خود را تا خدمات تخصصی بی خانمانی همراهی کرده اند. دلیل اصلی این کار خشونت خانگی و خانوادگی بوده است (33 درصد).

جوانانی که به دلیل سوءاستفاده یا بی توجهی از تحت تکفل خانواده خارج می شوند، ممکن است بلافاصله پس از ترک خانه (در سن 18 سالگی) با بی خانمانی و بیکاری رو به رو می شوند. نبود شبکه های اجتماعی حمایتی و سطح تحصیلات پایین یافتن مسکن مناسب و اشتغال را برای جوانان با مشکل مواجه می کنند.

سوءاستفاده مهلک

غم انگیزترین و شدیدترین پیامد کودک آزاری و بی توجهی مرگ است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین زده است هر ساله 31,000 کودک 15 ساله یا جوان تر در سراسر جهان جان خود را از دست می دهند. بسیاری از مرگ های ناشی از سوءاستفاده و بی توجهی با توجیهات نادرستی مانند تحقیقات ناکافی یا عدم اجرای معاینات پس از مرگ گزارش می شوند.

اثرات کودک آزاری و بی توجهی به کودکان و نوجوانان

محدودیت در تحقیق

تحقیقات گسترده ای پیرامون کودک آزاری و بی توجهی انجام می شود. با این حال، در اکثر تحقیقات به دلیل محدودیت های متعدد، ایجاد ارتباط علنی بین سوءاستفاده، بی توجهی و پیامدهای نامطلوب دشوار است. علاوه بر این، بسیاری از تحقیقات قادر به کنترل سایر عوامل محیطی و اجتماعی نیستند. همین مسئله باعث می شود نتوان از آسیب های اجتماعی اقتصادی، ناتوانی و انزوای اجتماعی در مواجه با بدرفتاری و ارتباط آن با پیامدهای منفی در کودکان و نوجوانان جلوگیری کرد. سایر محدودیت های تحقیقاتی، مشکلاتی نظیر ناتوانی در تعریف وقایع (به عنوان مثال، نوع یا شدت سوءاستفاده) و ناتوانی در به دست آوردن خاطرات دقیق گذشته را شامل می شود. علی رغم محدودیت های مختلف، تحقیقات در این زمینه دائماً ارتباط قوی بین کودک آزاری و بی توجهی و پیامدهای ناگوار را برای کودکان و نوجوانان نشان می دهند.

ختم کلام

کودک آزاری و بی توجهی ممکن است به طیف وسیعی از پیامدهای نامطلوب برای کودکان و نوجوانان منجر شود. تحقیقات نشان می دهند انواع خاصی از سوءاستفاده، پیامدهای منحصر به خود را به همراه دارند. به عنوان مثال، ارتباط بین سوءاستفاده فیزیکی و رفتار خشونت آمیز یا پرخاشگرانه. با این حال، قرار گرفتن در معرض گونه های مختلف سوءاستفاده های مزمن و خطرناک، پیامدهای آسیب زا و شدیدتری را در کودکان و نوجوانان به دنبال دارد.

منبع:aifs.gov.au

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *