علت و نحوه برخورد با کودکان خجالتی

علت و نحوه برخورد با کودکان خجالتی

آیا نحوه برخورد با کودکان خجالتی را یاد دارید؟ هر بار که خانواده یا دوستان خود را ملاقات می کنید ، کودک شما حتی «سلام» هم نمی گوید. او پشت شما پنهان می شود و حتی از تماس چشمی  نیز خودداری می کند. سه هفته از شروع مدرسه می گذرد و دختر شما هنوز با کسی صحبت نکرده است. معلمش با جدیت می پرسد که آیا او گنگ است؟

بسیاری از والدین از خجالتی بودن فرزندشان احساس ناراحتی می کنند. آنها فکر می کنند که باید از اینکه فرزندشان با دیگران صحبت نمی کند، دفاع کنند یا آنها را توجیه کنند.

والدین همچنین می‌ترسند که خجالتی بودن فرزندشان بی ادبی باشد.

آنها حتی نگران هستند که خجالتی بودن فرزندشان  فرصت های طلایی را از آنها بگیرد.

البته کودکان خلق و خوی متفاوتی دارند. برخی از آنها درون گرا هستند. خجالتی بودن آنها ممکن است مداوم، موقت یا وابسته به موقعیت باشد.

خجالتی بودن به خودی خود یک اصطلاح برای همه نیست. ملاحظات اجتماعی کودکان از دلایل مختلفی ناشی می شود. این تمایلات ممکن است طبیعی و بی ضرر باشند.

درون گرا بودن و خجالتی بودن کودکان

 ممکن است فکر کنید این دو اصطلاح مثل هم هستند، اما خجالتی بودن را با درونگرایی اشتباه نگیرید. درونگرایی یک ویژگی شخصیتی است، در حالی که کمرویی ریشه در اضطراب در هنگام برخوردهای اجتماعی با افراد نا آشنا دارد. بچه‌های درون‌گرا می‌توانند راضی و خوشحال باشند، در حالی که بچه‌های خجالتی لزوماً درون‌گرا نیستند. آنها ممکن است بخواهند با بچه های دیگر ارتباط برقرار کنند، اما اضطراب و احساس خجالت در حال گرفتن بهترین لحظات آنها است. شما می خواهید فرزندتان در موقعیت های اجتماعی پیشرفت کند. شما می خواهید ببینید که او هنگام تعامل با دیگران راحت است.

وقتی در این مقاله از اصطلاح “خجالتی” استفاده می کنیم، این یک تعریف ساده از شرم داشتن کودک است. این یک برچسب، تشخیص یا قضاوت نیست، زیرا بی میلی اجتماعی می تواند پیچیده باشد.

ترس  در واقع می تواند نشانه ای از متفکر بودن و سایر ویژگی های استثنایی باشد. اما جسارت دادن به کودکان برای صحبت کردن و مشارکت کردن نیز مهم است.

اگر کودکی دارید که به سمت خجالتی شدن گرایش دارد، می توانید او را در آغوش بگیرید و به آرامی به چالش بکشید. این تعادلی است که تمایلات طبیعی را پرورش می دهد و در عین حال به کودک شما در یادگیری و رشد کمک می کند

علت و نحوه برخورد با کودکان خجالتیکمرویی در کودکان چگونه است؟

معمولاً کودکان در موقعیت‌های جدید یا با وجود افراد جدید عصبی می ‌شوند. متأسفانه، جامعه ما اغلب شخصیت‌های برون‌گرا را نسبت به شخصیت‌های درون‌گرا تحسین می ‌کند و این می ‌تواند کودکان را در طی مراحل طبیعی رشد تحت فشار قرار دهد. در کودکانی که به طور طبیعی درونگرا هستند، این می تواند باعث احساس خودآگاهی شود.

با وجود همه اینها، کم رویی می تواند با مزایای زیر را برای کودکان به همراه داشته باشد:

  • دستیابی به تحصیلات عالی
  • گوش دادن و رعایت بهتر قوانین
  • شنونده عالی بودن

برخی از علائمی که نشان دهنده خجالتی بودن فرزند شما است و ممکن است به شدت بر او تأثیر بگذارد و برای مقابله با آن به کمک نیاز داشته باشد عبارتند از:

  • کاهش مهارت های اجتماعی یا مشارکت در اجتماعی شدن
  • دوستان کمتر
  • مشارکت کمتر در فعالیت هایی مانند ورزش، رقص، نمایش یا موسیقی
  • احساس انزوا، تنهایی، بی اهمیتی و خودآگاهی
  • استرس غیر ضروری در مورد نظرات دیگران منجر به کاهش توانایی فرزند شما در رسیدن به پتانسیل کامل می شود
  • اضطراب شدید
  • عوارض جسمی مانند سرخ شدن، لکنت زبان و لرزش

علل کمرویی در کوکان

در حالی که هر کودکی منحصر به فرد است، برخی از دلایل احتمالی کمرویی کودک شما می تواند شامل موارد زیر باشد:

ژنتیک: برخی از ژن ها می توانند بر روحیه و شخصیت کودک تأثیر بگذارند.

شخصیت: برخی از افراد به طور طبیعی نسبت به دیگران حساس تر و مستعد ارعاب از شرایط بیرونی هستند. این می تواند در مورد فرزند شما صادق باشد.

رفتار آموخته شده: کودکان اغلب با تماشای والدین خود یاد می گیرند که چگونه رفتار کنند. اگر خجالتی هستید، ممکن است به کودک خود خجالتی بودن را آموزش دهید.

روابط خانوادگی: گاهی اوقات، کودکانی که در خانواده یا با بزرگسالان زندگی خود احساس امنیت نمی کنند، خجالتی می شوند. والدینی که بیش از حد سرسخت هستند یا بیش از حد محافظت می کنند نیز می توانند خجالتی یا ترس را در فرزندان خود ایجاد کنند.

عدم تعامل اجتماعی: کودکانی که در اولین سال های حیاتی رشد خود از تعامل انسانی محروم می شوند ممکن است خجالتی باشند.

انتقاد شدید:کودکانی که توسط افراد مهمی مانند والدین، معلمان یا دوستان مورد تمسخر، آزار و اذیت یا انتقاد قرار می گیرند، معمولا خجالتی هستند.

ترس از شکست:کودکانی که احساس می‌کنند شکست خورده‌اند یا به طور مداوم از محدودیت‌های خود فراتر رفته‌اند، می‌توانند خجالتی ظاهر شوند.

علت و نحوه برخورد با کودکان خجالتینحوه برخورد با کودکان خجالتی

در اینجا شش راهبرد برای کمک به کودکان خجالتی آورده شده است:

برچسب خجالتی بودن را از روی کودکان خود بردارید

برچسب ها راهی آسان برای دسته بندی یک شخص یا یک ویژگی شخصیتی هستند.

مشکل این است که آنها می توانند نادیده گرفته شوند.

برای مثال، خجالتی بودن لزوماً با ترس از صحنه، درونگرایی یا اضطراب اجتماعی یکسان نیست. وقتی ناخواسته این تمایزات را یکی می کنیم، می تواند برای کودک گیج کننده و مضر باشد.

برچسب زدن شفاهی به کودکان به عنوان “خجالتی” ممکن است آنها را به این باور برساند که مشکلی در آنها وجود دارد. هنگامی که در مقابل خواهر و برادر برچسب زده می شود، حتی می تواند رقابت خواهر و برادر را افزایش دهد.

حتی برچسب‌های مثبت ما نیز مشکل‌ساز هستند. به جای برچسب زدن به ویژگی ها یا رفتارهای شخصیتی – چه مثبت یا منفی – می توانیم کارهای مثبتی را که فرزندانمان انجام می دهند را  تشویق کنیم.

برای یک کودک 4 ساله که از صحبت کردن در معاینه خودداری می کند، ممکن است فکر کنید که به دکتر بگویید او خجالتی است. در عوض، وقتی متوجه رفتار مثبت شدید، می‌توانید فرزندتان را تشویق کنید:

“من از اینکه با دکتر همکاری می‌کنید و شما نفس عمیق می کشید تا با گوشی پزشکی شما را معاینه کند، قدردانی می‌کنم. این واقعاً مفید است”

پزشک احتمالاً متوجه علائم شما می شود و به تشویق اقدامات مفید پسر شما نیز کمک می کند. با وجود سکوتش نیازی به برچسب نیست!

اشاره به کودک خود به عنوان “خجالتی” در حضور دیگران نیز می تواند برای کودک گیج کننده و شرم آور باشد. به عنوان والدین، می‌خواهید کودکان را تشویق کنید تا چیزهای جدید را امتحان کنند و اعتماد به نفس خود را در حین فتح دنیا با هر نقطه عطف جدید تقویت کنند. با گفتن مداوم به مردم که کودک شما خجالتی است، این فقط شک و تردید فرزندتان در مورد توانایی هایش را تأیید می‌کند.

به فرزندتان بیاموزید که با وجود عصبی بودن مودب باشد

خجالتی بودن هرگز بهانه ای برای بی احترامی نیست. مهم است که به فرزند خود بیاموزید که بدون در نظر گرفتن خجالتی بودن، مودب باشد. به فرزندتان کمک کنید تا بفهمد که خجالتی بودن و حفظ مرزهایش اشکالی ندارد، اما بی ادبی اینطور نیست. آنها ممکن است متوجه نباشند که خجالتی بودن ممکن است گاهی اوقات بی ادبانه به نظر برسد. به عنوان مثال، اگر افراد مودبانه به دیگران پاسخ ندهند و حرکات خوبی نداشته باشند، ممکن است مودبانه به نظر نرسند. آموزش نحوه واکنش مناسب در موقعیت های اجتماعی، علیرغم احساس اضطراب، آنها را یک قدم جلوتر در غلبه بر کمرویی می برد.

به دختر 12 ساله ای که خیلی تمایلی به گفتگو با هم تیمی های بسکتبال جدیدش ندارد، از گفتن این جمله خودداری می کند: “خجالتی بودن سخت است” یا “می دانم که خجالتی هستی”در عوض می توانید بگویید: “من می دانم که ملاقات با افراد جدید می تواند سخت باشد. به خصوص اگر نگران هستید که آنها خیلی پذیرا نباشند. اما متوجه شده ام که شما یک بازیکن تیمی خوب هستید و در زمین پاس های زیادی انجام می دهید”

وقتی بچه ها احساس مثبت می کنند، شروع به کسب اعتماد به نفس می کنند. و بچه های با اعتماد به نفس، حداقل تا حدودی، بیشتر از پوسته های محافظ خود بیرون می آیند.

با تمرین مهارت های اجتماعی با هم به بچه کودکان خجالتی کمک کنید

همه بچه ها در اطراف زمین بازی به دنیا نمی آیند و با هرکسی که ملاقات می کنند دوست نمی شوند.

برخی از تنها بازی کردن لذت می برند. برخی دیگر می خواهند دوست پیدا کنند اما نمی دانند از کجا شروع کنند.

یک راه عالی برای تمرین این است که برای تمرین وقت بگذارید، برای آموزش وقت بگذارید.

مانند یادگیری مسواک زدن یا دوچرخه سواری، بچه ها می توانند در خانه با ما تعامل اجتماعی را تمرین کنند. وقتی برای آموزش رفتارهای اجتماعی به فرزندانمان وقت می گذاریم، خودمان با الگو برداری از آن اقدامات شروع می کنیم. بعد، به آنها اجازه می دهیم این آداب را در خانه یا در سایر محیط های امن انجام دهند.

برای بچه های  که خارج از خانه هستند، این آموزش می تواند درباره صحبت کردن، گوش دادن دقیق و تشخیص مرزهای شخصی باشد.

اصل ماجرا این است که ما نمی توانیم اجتماعی شدن را فطری فرض کنیم. بچه ها اغلب به یک مدت زمان نیاز دارند.

نقش بازی کردن دو طرفه

آموزش فقط از طریق صحبت کردن و گفتن کلمات نیست. وقتی از نقش بازی کردن دو طرفه استفاده می کنید واقعاً می توانید از آن لذت ببرید. نه تنها وقتی سناریوها را نقش آفرینی می کنیم برای بچه ها سرگرم کننده تر و جذاب تر است، بلکه آموزش هایی را که می خواهیم منتقل کنیم تقویت می کند.

کودک شما می تواند با نقش معمول خود ، شاید بچه خجالتی بازی کند در حالی که شما نقش یک بچه اجتماعی را بازی می کنید.

به فرزندتان بگویید:«دوست داری همبازی من باشی؟» یا، “اگر هنوز نیاز به همبازی دارید، من هستم.”

حالا، نقش ها را عوض کنید. فرزند شما می تواند از شما بخواهد که همبازی شوید. می ‌توانید بگویید «بله» یا حتی بگویید «نه، من نمی‌خواهم با شما همبازی شوم» تا به او اجازه دهید پاسخ خود را به رد کردن تمرین کند.

بچه‌ها عاشق تظاهر هستند، و هر طرحی که با هم اجرا می ‌کنید یک تمرین برای زندگی است. و هر چیزی که به خوبی تمرین شده باشد شانس بیشتری برای موفقیت دارد.

از انداختن کودکان خجالتی در کانون توجه خودداری کنید

آموزش کودکان را در چالش های دنیای واقعی آسان می کند. اما آنها احتمالاً برای یک حمله فوری آماده نیستند.

در حالی که ما در حالت ایده‌آل می ‌خواهیم فرزندانمان را تا حد امکان در معرض تجربیات جدید قرار دهیم، نمی‌خواهیم آنها را تحت فشار قرار دهیم .

گاهی اوقات بچه ها به کمی تقویت نیاز دارند. اما در مواقع دیگر، باید لحظه ای وقت بگذاریم و به نگرانی های آنها گوش دهیم. تحت فشار قرار دادن آنها ممکن است به آنها کمکی نکند تا احساس خجالتی خود را از بین ببرند – می تواند آنها را وادار کند که عمیق تر در خود فرو روند.

شاید کودک شما دو سال است که درس پیانو می گذراند و آن را دوست دارد. اما وقتی معلمش به او پیشنهاد می‌کند در یک مراسم شرکت کند، این ایده او را به وحشت بیندازد.

می‌توانید بگویید: “فکر می‌کنم همه دوست دارند نواختن شما را بشنوند، و باید به تمام تمرین‌هایی که در پیانو انجام داده‌اید افتخار کنید. اما، اگر واقعاً نمی‌خواهید اجرا کنید، اشکالی ندارد.”لازم نیست او را مجبور به مشارکت مستقیم کنید.

نکته: وقتی نوبت به مدرسه، مهمانی ها یا هر فعالیت گروهی می رسد، به بچه های خجالتی توصیه کنید تا زودتر بیایند. این باعث می‌شود که از کانون توجه قرار گرفتن آنها جلوگیری کنید.

 به نقاط قوت کودکان خجالتی خود اعتماد کنید

ما نمی‌خواهیم کودکان خجالتی را مجبور کنیم در کانون توجه قرار گیرند چون این کار می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. اما، ما می خواهیم بچه کودکان خجالتی را برای موفقیت آماده کنیم. این شامل ایمان به توانایی های آنها نیز می شود.

وقتی کودک 4 ساله شما از پاسخ دادن به یک نفر امتناع می کند وقتی می گوید: “تو خیلی ناز هستی، چند سالته”. اصرار برای گفتن «ببخشید، بچه من خجالتی است» یک بار دیگر احساس خجالت را در آنها بیشتر می کنید. اما موضوع اینجاست هر چقدر هم که سخت باشد، نیازی به اصرار یا پاسخگویی از طرف شما نیست. فقط در سکوت منتظر بمانید و به کودکتان فرصت دهید تا به پاسخ خودش فکر کند. هر چه فرصت های بیشتری برای صحبت کردن داشته باشد، در آینده برای او راحت تر خواهد بود.

کودکان خجالتی را طوری تربیت کنید که اعتماد به نفس داشته باشند

وقتی به فرزندانمان اعتماد می کنیم، به آنها می گوییم که به آنها ایمان داریم. این شروعی است برای متقاعد کردن آنها که ارزش این را دارد که خودشان را باور کنند. حتی اگر کودکان شما خجالتی است از برچسب زدن به آنها خودداری کنید.

با موفقیت در مدیریت چالش‌های کوچک زندگی، بچه‌ها متوجه می‌شوند که می‌توانند برای عبور از موانع بزرگ‌تری مانند بی‌معنای اجتماعی و کمرویی گاه به گاه به خودشان تکیه کنند و به ‌خوبی در مسیر رضایت و استقلال قرار خواهند گرفت.

تشویق آنها در خانه، انجام تکالیف به تنهایی، وکمک به علایق و نقاط قوتشان، همگی راههای بسیار خوبی برای ایجاد اعتماد به نفس هستند.

علت و نحوه برخورد با کودکان خجالتی جلسات خانوادگی معمولی تشکیل دهید

اجازه ندهید کلمه “دیدار” شما را منصرف کند! جلسات خانوادگی می تواند مفید و لذت بخش باشد!

جلسات خانوادگی به بچه‌ها این فرصت را می‌دهد که نگرانی‌هایشان را بیان کنند. از طریق جلسات خانوادگی، کودکان ارزش خود را در خانواده و به عنوان فردی می آموزند. آنها درک می کنند که نظر آنها مهم است. و آنها یاد می گیرند که ارتباطات بخشی جدایی ناپذیر از حل مسئله و پویایی سالم است.

به خصوص وقتی که به طور معمول (به طور ایده آل، هفته ای یک بار) برگزار می شود، جلسات خانوادگی پله هایی را به نردبان اعتماد به نفس می افزاید و به کودکان خجالتی اجازه می دهد تا بدرخشند.

فرزندتان را در معرض چیزهای جدید قرار دهید. سعی کنید چیزهای جدیدی را به فرزندتان نشان دهید و او را در معرض تجربیات جدید قرار دهید. اگر در طول زمان ویژگی‌های برون‌گرای بیشتری از خود نشان می ‌دهند، حمایت کنید.

اطمینان حاصل کنید که فرزندتان می تواند کارهایی را انجام دهد که در آنها خوب است. اگر فرزند شما بتواند با فعالیت‌هایی که دوست دارد و در آن مهارت دارد شرکت کند، می‌تواند حس هدفمندی و اعتماد به نفس بالایی به دست آورد.

درست مانند هر کسی، کودکانی که خجالتی هستند ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شوند. این می‌تواند منجر به احساس سوء تفاهم در آنها شود، که می‌تواند منجر به مشکل در رهاسازی احساسات فروخورده با افزایش سن شود.

به عنوان والدین، ممکن است فرزندتان را تشویق کنید تا با ایجاد فعالیت هایی که به او اجازه می دهد درباره احساسش در مورد یک موقعیت صحبت کند، احساساتش را در میان بگذارد. می‌توانید از فرزندتان بخواهید که از طریق نقاشی خلاقانه خود را بیان کند، یا از شخصیت‌ هایی برای گفتن داستانی در مورد موقعیتی مشابه با موقعیتی که در آن قرار دارد استفاده کنید. بیان خود به این شیوه – حتی غیرمستقیم – به کودک شما کمک می کند تا احساس کند که شنیده می شود و می تواند راحت باشد که آنچه که فکر می کند و احساس می کند را با دیگران به اشتراک بگذارد.

 وقتی در کاری مهارت دارند آنها را تحسین کنید و فرصت هایی برای انجام این کارها برای آنها فراهم کنید. با شرکت در فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برند، حتی ممکن است راحت‌تر با کودکانی با علایق مشابه ارتباط برقرار کنند.

با این شش راهبرد – همراه با عشق و صبر– فرزند شما درست در همان موقعیتی قرار می گیرد که سزاوارش است.

منابع: positiveparentingsolutions ، learnatcornerstone، webmd و orapiasia

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *